در هر کسبوکاری یکی از سوالهای اصلی این است که مخاطب محصولات و خدمات چه افرادی هستند؟ پاسخ به این سوال که با تعریف پرسونا چیست مشخص میشود، چراغ راهی برای بسیاری از تصمیم گیریهاست. درواقع شناخت مخاطب هدف و بازارایابی درست یکی از موارد بسیار مهمی است که هر کسب و کاری قبل از راه اندازی و در ابتدای راه باید به آن توجه کند. در دنیای کسب و کار اینترنتی به پروسه شناخت مخاطب هدف، پرسونا میگویند و اگر شما بتوانید پرسونای مخاطب کسب و کار خود را ایجاد کنید، به راحتی میتوانید به بازاریابی و فروش بپردازید و از رقبایتان نیز جلو بزنید. تا انتهای این مقاله با توضیح پرسونا persona چیست و چه اهمیتی در روند طراحی دارد با ما همراه باشید.همانطور که گفته شد شناخت مشتری برای کسب و کارها اهمیت زیادی دارد و کمک میکند بازار هدف به درستی انتخاب شود. بدون شناخت مشتری برنامههای بازاریابی چندان هدفمند نیستند. اگر شما هم صاحب برند یا فروشنده محصولات و خدمات هستید، ممکن است به دنبال شناسایی مشتریان خود باشید. تعریف پرسونای مخاطب به شما کمک میکند مخاطبان خود را بهتر بشناسید. تعریف کردن پرسونا برای طراحان تجربه کاربری برای شناخت بیشتر مخاطبین هدف، تیم های بازاریابی و دیجیتال مارکتینگ و تیم های سیستم مدیریت ارتباط با مشتری و … اهمیت ویژه ای دارد.
عناوین مهم مقاله
پرسونا چیست؟
پرسونا شرح کاملی از تمامی خصوصیات مشتری ها شامل سن، جنسیت، تحصیلات، شغل، علایق، اهداف، نیازها و … است. پرسونا در حقیقت یک نمونه خیالی و شخصیت خیالی از مجموعه و گروه کاربری هدف شما به حساب می آید. با مشخص کردن این موارد بهتر میتوانید مشتریان خود را بشناسید، شما با جمع آوری اطلاعات مختلف از مشتریان متفاوت میتوانید یک میانگینی را برای همه در نظر بگیرید و آن اطلاعات بدست آمده میانگین را به یک پرسونا نسبت دهید. در پروژه میتوانید بین ۳ تا ۵ شخصیت پرسونا داشته باشید و بیشتر شدن تعداد پرسوناها میتواند باعث سردرگمی در اطلاعات و پیچیدگی بیشتر پروژه شود.
یک کسب و کار در بازههای زمانی مختلف اهداف بازاریابی متفاوتی دارد و قبل از طراحی و اجرای هر کمپین باید این خصوصیات را مشخص کند. ممکن است در یک هدف نیاز به طراحی چندین پرسونا داشته باشید زیرا ممکن است مخاطبانتان از چندین گروه مختلف باشند. بنابراین اهمیت پرسونا را به هیچ عنوان دست کم نگیرید.
پرسونای مشتری به شما کمک میکند تا:
• درک عمیقتری نسبت به نیازهای مشتری داشته باشید.
• بتوانید مناسبترین راه حل را برای مشکلات آنها ارائه کنید.
• پرسونا را به نحوی طراحی کنید که ویژگیهای مورد نیاز مشتریها برای گرفتن نتیجه دلخواهشان را داشته باشد.
• بتوانید پروژهها، کمپینها و تصمیماتتان را اولویتبندی کنید و از منابع و سرمایههای موجود بهترین استفاده را داشته باشید.
در نتیجهی طراحی دقیق و درست پرسونای مشتری، برند شما امکانات بیشتری برای خدمترسانی به مشتریان و ایجاد تجربه کاربری مثبت و باکیفیت خواهد داشت که باعث میشود مشتریان به برند شما وفادار بمانند.
اما در صورتی که نتوانید پرسونای مشتری درستی طراحی کنید، همه جنبههای کسب و کار شما، از طراحی محصول گرفته تا تجربه کاربری و کمپینهای بازاریابی و ایجاد لحن مناسب برای برند و بازاریابی محتوایی همگی دچار اختلال میشوند و از این موضوع آسیب میبینند.
نحوهی شناسایی مخاطب هدف برای پرسونا
تحقیق و شناسایی مخاطب هدف، کار سخت یا پیچیدهای نیست. شناسایی مخاطب هدف به طور کلی در مورد تمرکز بیشتر در راه رسیدن به هدف اصلی یعنی رساندن محتوا به دست مخاطب است.
چه کسی بیشتر از همه با سایت و برند ما درگیر است؟ قطعا کسانی که همین حالا هم مخاطب یا مشتری ما هستند. با همین آدمها شروع میکنیم چون علاوه بر این که ما را دنبال میکنند، به طور خاص نسبت به هر اتفاقی بازخورد میدهند و به طور کلی برای ما سودمندترین دنبالکنندهها به حساب میآیند. آدمهایی که پس از این قرار است به مخاطب ما تبدیل شوند، ویژگیهایی شبیه با مخاطبهای فعلی دارند، پس بررسی را با آنها شروع میکنیم:
• سن: لازم نیست در مورد سن خیلی وسواس به خرج دهیم. همین که بدانیم مخاطب هدف کدام دههی زندگیاش را سپری میکند و بیشتر با ۲۰-۳۰ سالهها سر و کار داریم یا ۴۰-۵۰ سالهها کفایت میکند و ایدهی خوبی از سن آنها به ما میدهد.
• مکان زندگی: در واقع هدف از شناسایی مکان زندگی، علاوه بر این که ایدهی خوبی از ناحیهی جغرافیایی مخاطبان هدف به ما میدهد، ساعات بیداری و خواب آنها را مشخص میکند که به طور خاص تاثیر خیلی زیادی روی عملکرد شبکههای مجازی برند ما دارد.
• زبان: مخاطب هدف ما به چه زبانی صحبت میکند؟ باید در نظر داشته باشیم که مخاطب ما بتواند محتواهای ما را بخواند و متوجه آنها شود.
• الگو و قدرت خرید: باید بدانیم که مخاطب هدف ما در ماه چقدر برای ما خرج میکند و بیشتر به خرید در چه بازهی قیمتی علاقهمند است؟ آیا اینجا با مخاطبانی سر و کار داریم که در اقلیتهای مالی قرار میگیرند و برای یک جنس خاص مبلغ خاصی را پرداخت میکنند؟ یا اینکه کسانی که درحال انتخاب محصول و خرید هستند افرادی قیمت گرا هستند یا خدمت گرا؟
• علایق: منظورمان رنگ یا غذای مورد علاقه نیست، بلکه مخاطب هدف ما در وقت اضافهاش چه کار میکند؟ روزنامه میخواند، تلویزیون تماشا میکند یا وقت خودش را با یوتیوب و فضای مجازی پر میکند؟ علایق و سرگرمی ها را بهتر بشناسیم و مدت زمانی را که کاربر برای آنها در روز وقت می گذارد را تعیین کنیم.
• چالشها: مخاطب هدف ما با چه مشکلاتی برای رسیدن به محتوا یا محصول ما روبهرو است؟ مثلا اگر سرعت اینترنت برای بارگذاری سایت ما پایین است باید یکی از مشکلات مخاطب هدف را مدت زمان طولانی بارگذاری سایت در نظر بگیریم.
با جمع آوری این اطلاعات و موارد دیگر از تعداد مشتریان حال حاضر میتوانید یک پرسونا یا مخاطب هدف خیالی با اطلاعات واقعی برای خود و کسب و کار خود ایجاد کنید و بر اساس همان اطلاعات اقدام به تولید محصول، فروش و بازاریابی کنید.
طیف گستردهای از مخاطبان در انواع شبکههای اجتماعی عضو هستند و فعالیت میکنند. تنها کاری که شما باید بکنید حضور در شبکههای اجتماعی و تولید محتوای باکیفیت است. پس از مدتی باید بفهمید کدام طیف از مخاطبان مناسب کسب و کار شما هستند و سعی کنید با آنها ارتباط برقرار کنید. امروزه بیشتر شبکههای اجتماعی ابزار آنالیز و تحلیل را دارند و شما به راحتی میتوانید بفهمید کاربران، کدام سبک محتوای شما را میپسندند.
نحوهی شناسایی مخاطب هدف برای پرسونا
تحقیق و شناسایی مخاطب هدف، کار سخت یا پیچیدهای نیست. شناسایی مخاطب هدف به طور کلی در مورد تمرکز بیشتر در راه رسیدن به هدف اصلی یعنی رساندن محتوا به دست مخاطب است.
چه کسی بیشتر از همه با سایت و برند ما درگیر است؟ قطعا کسانی که همین حالا هم مخاطب یا مشتری ما هستند. با همین آدمها شروع میکنیم چون علاوه بر این که ما را دنبال میکنند، به طور خاص نسبت به هر اتفاقی بازخورد میدهند و به طور کلی برای ما سودمندترین دنبالکنندهها به حساب میآیند. آدمهایی که پس از این قرار است به مخاطب ما تبدیل شوند، ویژگیهایی شبیه با مخاطبهای فعلی دارند، پس بررسی را با آنها شروع میکنیم:
• سن: لازم نیست در مورد سن خیلی وسواس به خرج دهیم. همین که بدانیم مخاطب هدف کدام دههی زندگیاش را سپری میکند و بیشتر با ۲۰-۳۰ سالهها سر و کار داریم یا ۴۰-۵۰ سالهها کفایت میکند و ایدهی خوبی از سن آنها به ما میدهد.
• مکان زندگی: در واقع هدف از شناسایی مکان زندگی، علاوه بر این که ایدهی خوبی از ناحیهی جغرافیایی مخاطبان هدف به ما میدهد، ساعات بیداری و خواب آنها را مشخص میکند که به طور خاص تاثیر خیلی زیادی روی عملکرد شبکههای مجازی برند ما دارد.
• زبان: مخاطب هدف ما به چه زبانی صحبت میکند؟ باید در نظر داشته باشیم که مخاطب ما بتواند محتواهای ما را بخواند و متوجه آنها شود.
• الگو و قدرت خرید: باید بدانیم که مخاطب هدف ما در ماه چقدر برای ما خرج میکند و بیشتر به خرید در چه بازهی قیمتی علاقهمند است؟ آیا اینجا با مخاطبانی سر و کار داریم که در اقلیتهای مالی قرار میگیرند و برای یک جنس خاص مبلغ خاصی را پرداخت میکنند؟ یا اینکه کسانی که درحال انتخاب محصول و خرید هستند افرادی قیمت گرا هستند یا خدمت گرا؟
• علایق: منظورمان رنگ یا غذای مورد علاقه نیست، بلکه مخاطب هدف ما در وقت اضافهاش چه کار میکند؟ روزنامه میخواند، تلویزیون تماشا میکند یا وقت خودش را با یوتیوب و فضای مجازی پر میکند؟ علایق و سرگرمی ها را بهتر بشناسیم و مدت زمانی را که کاربر برای آنها در روز وقت می گذارد را تعیین کنیم.
• چالشها: مخاطب هدف ما با چه مشکلاتی برای رسیدن به محتوا یا محصول ما روبهرو است؟ مثلا اگر سرعت اینترنت برای بارگذاری سایت ما پایین است باید یکی از مشکلات مخاطب هدف را مدت زمان طولانی بارگذاری سایت در نظر بگیریم.
با جمع آوری این اطلاعات و موارد دیگر از تعداد مشتریان حال حاضر میتوانید یک پرسونا یا مخاطب هدف خیالی با اطلاعات واقعی برای خود و کسب و کار خود ایجاد کنید و بر اساس همان اطلاعات اقدام به تولید محصول، فروش و بازاریابی کنید.
طیف گستردهای از مخاطبان در انواع شبکههای اجتماعی عضو هستند و فعالیت میکنند. تنها کاری که شما باید بکنید حضور در شبکههای اجتماعی و تولید محتوای باکیفیت است. پس از مدتی باید بفهمید کدام طیف از مخاطبان مناسب کسب و کار شما هستند و سعی کنید با آنها ارتباط برقرار کنید. امروزه بیشتر شبکههای اجتماعی ابزار آنالیز و تحلیل را دارند و شما به راحتی میتوانید بفهمید کاربران، کدام سبک محتوای شما را میپسندند.
مراحل طراحی پرسونا
۱- جمعآوری اطلاعات
تا جایی که میتوانید درباره کاربران فعلیتان اطلاعات جمع کنید. پروفایل آنها در شبکههای اجتماعی را بررسی کنید و اگر امکانپذیر است با آنها مصاحبه کنید.
۲- تحلیل اطلاعات
اطلاعاتی را که به دست آوردهاید تحلیل کنید و براساس آنها، نکات مشترک بین افرادی که بررسی کردهاید و همینطور تفاوتهای آنها را بنویسید.
۳- بیان نتیجه تحلیل
در مرحله ۲ شما پیش خودتان به یک نتیجه فرضی درباره پرسوناها رسیدهاید. در مرحله ۳ باید این نتیجهگیری را برای سایر اعضای تیم بیان کنید و ببینید که آیا آنها با شما همنظر هستند یا خیر. هدف این است که به یک تصویر کلی از پرسوناها و تفاوتهای آنها برسید.
۴- تعیین تعداد پرسونا
کاملا محتمل است که شما بیش از یک پرسونا برای کسبوکارتان نیاز داشته باشید. در مرحله ۴ باید تصمیم بگیرید که تعداد دقیق این پرسوناها چند نفر است. معمولا برای هر محصول یا خدمتی میتوانید یک پرسونای جداگانه تعریف کنید؛ اما باید یک پرسونای اصلی هم داشته باشید که اهدافتان را براساس آن پیش ببرید.
۵- توصیف پرسونا
هدف از تعیین پرسونای مشتری این است که شما به اهداف، نیازها و علایق مخاطبانتان پی ببرید. پس در این مرحله باید پرسونا را با تمام ویژگیهایش توصیف کنید.
۶- تعیین سناریو و موقعیت
برای شخصیتها داستان سراییی کنید! آنها را در موقعیتهای مختلف فرضی قرار بدهید و ببینید چگونه به محصول شما میرسند.
۷- اعلام نهایی
پرسوناهای نهاییشده را به تمام اعضای تیم توضیح دهید تا تمام بخشها از روابط عمومی گرفته تا تولید محصول بدانند که مشتریان چه کسانی هستند و براساس شخصیت آنها، فعالیتهایشان را هماهنگ کنند.
۸- تصحیح پرسونا
به تدریج که در کارتان پیش میروید، با افراد واقعی بیشتری برخورد خواهید داشت و از سوی دیگر محصولات جدیدی هم تولید خواهید کرد. هر از گاهی پرسونا را با توجه به تجربههای جدیدتان به روز رسانی کنید. نکته مهمی که در پرسونا اهمیت ویژه ای دارد همین بروزرسانی متداول پرسوناها است. هرچقدر پرسونا دارای اطلاعات دقیق تر و مشخص تری باشد به معنی این است که به مخاطبین هدف و مشتریان واقعی محصول ارتباط نزدیکتری پیدا کرده اید.
امیدواریم تا اینجا با مفهوم پرسونا و اهمیت آن اشنا شده باشید.
بیشتر بخوانید:
طراحی واکنش گرا یا ریسپانسیو چیست؟
معماری اطلاعات چه تاثیری در طراحی دارد؟